ما با او شوخي كرديم و گفتيم: «نه بابا، آقاسيد، شما كه شهيد نمي شوي.»گفت: «باور كنيد من شهيد مي شوم و همين تويوتايي كه الان از اينجا عبور كرد، وقتي برگردد شما مرا داخل آن تويوتا مي گذاريد!»ما... ادامه مطلب
تندیس زنی که نمادی است بر مقاومت شیرزنان گیلانغرب؛ همانها که سالها در سختترین شرایط جنگی ایستادگی کردند و هرگز عرصه را برای حضور دشمن خالی نکردند…. بانوی چریک فاطمهسادات نوابصفوی،... ادامه مطلب
گروهی به دانشگاه بازگشتند و به دور از سیاست، پی زندگی خود را گرفتند، گروهی دیگر راهی عرصه سیاست شدند، در این بین، بسیاری از دانشجویان نیز راهی جبههها شده و در بین آنها کم نبودند کسانی که شر... ادامه مطلب
يكي از جيب هاي پيراهن نظامي اش را كه باز كرديم تا كارت شناسايي و مداركش را خارج كنيم، در كمال حيرت و تعجب آينه اي كوچك ديديم كه در پشت آن، تصويري نقاشي شده از تمثال امام رضا(ع) نقش بسته بود.... ادامه مطلب
می دانید که پل آبادان خرمشهر یک جا قطع شده بود ، یعنی شکسته بود و قابل عبور و مرور نبود ؛ بچه ها از زیر پل راه باز کرده بودند و تا محل آن شکستگی می رفتند من تا آن انتها رفتم و آنجا هم احتمال... ادامه مطلب
ازمنطقه دور شده ایم . آخرین منورجبهه از دور سوسو می زند ، ناله های ضعیف کاتیوشای خودی را هنوز می توان شنید . منطقه کوهستانی تمام می شود. حالا اتوبوس های سوپر دولوکس آماده اند تا بقیه راه را... ادامه مطلب
روز بعد هم با گلوله های توپخانه دشمن زیر آتش قرار گرفتیم؛ اما در هر حال با مقاومت و ایستادگی خویش مانعی برای پیشروی دشمن و سقوط سرپل ذهاب شدیم. ساعت 9 و نیم صبح روز بعد، توپخانه دشمن به سمت... ادامه مطلب
دو روز بعد از شب عمليات، پروانة موتور يكي از يدككشها در آبهاي رود كارون، در سيم بوكسل گير كرد. به اتّفاق جمعي از برادران از جمله برادر زاهدي، مشغول جداسازي سيم بوكسل از پروانه شديم و پس ا... ادامه مطلب
كودك آرام خوابيده بود و خاله كوچكش كالسكه او را در امتداد ساحل اروند پيش مي راند كه هواپيماهاي دشمن از روي سرشان عبور كردند، ديوار صوتي شكسته شد و لحظه اي بعد انفجار پي در پي بمب ها كه از هر... ادامه مطلب
در جنگ نفتکش ها در حالى که در ۳ سال اول جنگ فقط به ۴۸ کشتى بازرگانى حمله شده بود، در سال ۱۳۶۳ به ۷۱ کشتى بازرگانى حمله شد و در سال هاى ۶۴ و ۶۵ در مجموع بیش از ۱۲۰ هدف مورد حمله قرار گرفت.همچ... ادامه مطلب
با يك حالت دوستي و رفاقت با اينها برخورد كرد كه بگذار ما برويم يك خبري از خط بگيريم . در نهايت به او گفت : برو. شهيد چراغچي همراه با ماشيني كه مهمات داشت ، رفت و بلافاصله بعد از همان قضيه شه... ادامه مطلب
حالا كه شما تشريف آورده ايد بفرماييد جلو تا نماز دوم را بخوانيم. در اين بين مقداري صحبت و تعارف شد تا بالاخره قرار شد كه برادر چراغچي بين دو نماز كمي صحبت كنند. وقتي آقا ولي براي صحبت ايستاد... ادامه مطلب
طبق رسم و رسوم وقتي ميخواست از در خارج شود، پشتِ سرش آب ريختم. برگشت و با دلخوري نگاهم كرد…. وقتي سفر آغاز شد 1 گريه ميكرد. همه سوار اتوبوس ميشدند، اما او را از اتوبوس پياده ميكردن... ادامه مطلب
در همين زمان شخصي به اسم سرگرد (سرهنگ) كشاورز كه رييس ساواك سنندج بود، وارد چايخانه شد و مرا با خود بردند. آن زمان ساواك در كنار منزل آقاي صادقوزيري و در جوار اورژانس فعلي سنندج قرار داشت.... ادامه مطلب
رادیو و تلویزیون عراق در ساعت سه و پانزده دقیقه ی چهارم تیر، نوید جنگی دیگر در جزیره مجنون را دادند وقتی از حمله ی دشمن مطلع شدیم، سه ساعت به نیروها استراحت مطلق دادیم. پس از استراحت و یک و... ادامه مطلب