شب عید سال شصت و هفت، پرخاطرهترین شب عیدی که تو عمرم دارم. اون شب به همراه گروهی از بچههای «قرارگاه رمضان»، که جنگهای چریکی رو سازماندهی میکرد، برای عملیات راه افتادیم. هدف این جنگهای... ادامه مطلب
شب عید سال شصت و هفت، پرخاطرهترین شب عیدی که تو عمرم دارم. اون شب به همراه گروهی از بچههای «قرارگاه رمضان»، که جنگهای چریکی رو سازماندهی میکرد، برای عملیات راه افتادیم. هدف این جنگهای... ادامه مطلب