با کسب اجازه از بزرگان علم و ادب من از شهر شریف سیدمرتضی آوینی، و یا بهتر بگویم از شهر سید مرتضی آوینی ها و سعید یزدان پرست ها، خدمت برادرها رسیده ام. از من بی شخصیت خواسته اند که راجع به شخ... ادامه مطلب
بعد از اینکه فرمانده لشکر امام حسین (ع) یک دست خود را در عملیات خیبر از دست داد و در بیمارستان شهید صدوقی اصفهان بستری شد ، روزی برای عیادت او به بیمارستان رفتم . قبل از اینکه سلام و احوالپر... ادامه مطلب
هر چه به حاج آقا موحدی می گویم: سر شکسته را نمی شود پانسمان کرد و به امان خدا رهلایش کنید ، باید این شکستگی بخیه شود ، می گوید : من باید برای سرکشی محورها سریع به خط بروم ! می گویم : حاج علی... ادامه مطلب
گرمای منطقه ، طاقت همه بچه ها را گرفته بود ، از سر و صورت و دست و پای همه عرق می ریخت . در این هوای تنوری ، امدادگرها مشغول بازرسی نهایی کوله های خود ، برای ادامه عملیات بودند . کلمن آب هر چ... ادامه مطلب
لشکر امام حسین به فرماندهی حاج علی زاهدی ، در منطقه عملیاتی رمضان ، به خوبی عمل می کرد و حاج حسین خرازی لحظه به لحظه از قرار گاه فتح که فرماندهی آن را به عهده داشت، نحوه پیشرفت و عملکرد لشکر... ادامه مطلب
نماز ظهر در تابستان گرم اردوگاه شهید عرب را حاج آقا سلام داد . تعقیبات شروع شد . پنج، شش صدای خفیف اما سنگین اصابت گلوله بلند شد، همه در صف نماز به یکدیگر نگاه می کردند . فاصله که تا خز خیلی... ادامه مطلب
بعد از چهار روز شرکت در عملیات طاقت فرسای کربلای 5 سوار بر قایق، به قصد استراحت به عقب بر گشتیم . در راه بوی بسیار بدی آزارمان می داد به ساحل که رسیدیم، نیروهای ماسک زده فریاد بر آوردند، ماس... ادامه مطلب